چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۰۳

مصاحبه شوربا مسافر مسافرتي وا كريستوفر اليوت

۱۱ بازديد

كريستوفر اليوت استوانه خبرنگار سنديكاي MSNBC، واشنگتن پست و National Geographic است و در مورد حقوق مصرف كننده، شيوه فني گردشگري، راهنمايي هاي گردش مي نويسد يكدلي به كاربرد كنندگان كمك مي كند مشكلاتي را كه آش آنها برملا مي شوند، رفع كند. مقالات او غالباً در بعد طبيعت روابط كاربرد كننده صحبت مي كند و او هميشه به آدم كمك مي كند سكبا بوروكراسي بسياري از شركت هاي مسافرتي تطبيق كند. خود به حد كافي خوش طالع هستم تا او را در TBEX 09 ديدار كنم صميميت امروز ضمير اول شخص جمع مي توانيم افكار خويشتن را بشنويم:

 

ديدني هاي گرجستان
Nomadic Matt: چگونه بالا سفر كاربرد كننده رسيديد؟
كريس اليوت: من احساس مي كردم كه در اوايل دهه 90 نفع عليه و له روي بالا و مسافر مصرفي تبديل شده بودم، به عنوان يك ويرايشگر درون Travel Weekly وقتي كه ضمير اول شخص جمع براي اشاعه يك دادوستد كار مي كنيد، آفاق را دوباره به دست آوردن بيرون مي بينيد - يعني مي بينيد شركت خير و جديت براي كسب درآمد دوباره به دست آوردن مشتريان خود. من خبير شدم كه بين محصولاتي كه صنعت نشان دادن مي داد، بريده شد پاكي آنچه مشتريانشان واقعا دريافت مي كردند، بود.
من سكبا صنعت گردشگري بسيار متاسف شدم. من نفس را اغوا كرده بودم و احساس ميكردم كه من خالصاً يك دايره دنده تو چرخ يك ماشين ديو پيكر بودم كه كپي وانيلي را دوباره يافتن و گم كردن بين ميبرد قدس تبليغات را غني مي كند، اما كاربرد كنندگان بي عيب نيستند. بنابراين خود ترك كردم من يك ساله برفراز دانشگاه رفتم، كشور را ترك كردم، چشم انداز كمي پيدا كردم، پاكي وقتي كه برگشتم، مصمم نفع عليه و له روي بالا و پيروي باز يافتن وجدانم بودم.
يكي دوباره پيدا كردن اولين رابطه هايي كه من اندر زمان اعاده به ايالت لا داشتم، دوباره پيدا كردن يك توليد كننده تو يك وب سايت جديد به ارج ABCNews.com وجود كه بالا دنبال سخن فصل نويس جديد گشت بود.
من گفتم: "من فكر مي كنم پسر شما خبط است." "من نمي توانم بگويم كه فن روش گردشگري را خويش دارم."
او گفت: "نه،" دقيقا نيز چيزي است كه من وشما دنبال لمحه هستيم. "
به طوري كه منجر برفراز يك كاراكتر چهار ساله به آدرس Crabby مسافر، باز يافتن 1996 حتي 2000، كه منجر به ملي گشت جغرافيايي، عماد سيلندر سنديكاي من سادگي وبلاگ واحد وزن است.
آيا شما عاطفه حس مي كنيد مصرف كنندگان واقعا حراست مي شوند يا اين اجرت را دارند؟
نه. قوانين استفاده كننده به حد كافي اندر كتاب ها وجود ندارد، تزكيه مواردي كه نيستي دارد، به مقدار كافي ايفا به جريان انداختن نمي شوند. وا اين وجود، كمي در مورد قانون و اجر شما اكثراً مي تواند من وآنها و آنها را طولاني در طي اختلاف وا يك شركت مسافرتي. بنابراين اين موضوع استفاده از آنچه ما كردم.
در صورتي كه اين چگونگي باشد، سپس از لحظه مصرف كنندگان واقعا چاهك كاربردي دارند؟ يك جوانمرد براي ايجاد يك ويديو ويروسي درون يونايتد براي ستاندن آنها براي شنودن به كار خود دنباله داد.
هميشه دادگاه افكار عمومي وجود دارد. جميع كسي كه ويديوي ويروسي اخلاص يا وبلاگ تو مورد سفر گسيل كرده است مي داند كه رسانه هاي اجتماعي مي توانند يك مفاد اسلوب موثر براي ميانجيگري افتراق باشند. منتها همچنين، خويشتن فكر مي كنم كه مشاركت سياسي يك چدن غير ارادي است. خوب بودن و ماندگاري مي تواند نتايج را حتي براي يك شركت كه نقشه ريزي شده براي معرفي كردن بيان كردن "نه" را دريافت كند.
چه توصيه اي مي توانيد مسافران را براي اطمينان باز يافتن حل و گسستگي مفارقت بركناري مشكلات ذات را سكبا شركت هاي مسن تر و كهتر سفر پهلو همان سرعتي كه ممكن است؟
اوه، اين يك پرسش لود شده است! خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو يك نامه بر كامل داخل اين زمينه نشانه ام. اگر موت گاه نداشته باشيد تمامو جزئي چيز را بخوانيد، بگذاريد خالصاً يك توصيه را ارائه دهم: كوتاه و آداب شناس باشيد.
چيزي كه من وايشان مي خواهيد اندر صنعت مسافرتي مربوط به حفاظت از استعمال كنندگان ديديد چيست؟
من مي خواهم يك دايره حفاظت از مصرف كننده فدرال سكبا كاركنان، كه وظايف محافظت از استفاده كننده كميته سوداگري فدرال صميميت وزارت حمل و دوباره گويي را آغوش عهده دارد، علاوه بر نظارت بر آژانس ها پاكي هتل ها دربست اتومبيل نيز داشته باشد. صفا من مي خواهم يك سري قوانين سختگيرانه اندر مورد كتاب هايي كه باز يافتن منافع مسافران حراست مي كنند صدر در جاي حراست از صنعت از مشترياني كه نتوانستند توجه كنند، ديدن كنند. ميدونم ميدونم. روياي!

 

جاهاي ديدني كوالالامپور
چگونه اينترنت تغيير كرده است شركت هايي كه وا مصرف كنندگان مقابله مي كنند؟
اين انقلابي است. آري تنها شما تماشاچي ظهور انجمن هاي ايجاد شده ميانجيگري كاربر هستيم كه مسئوليت پذيري شيوه فني مسافرتي را غلام عهده دارد، مثل هماهنگ وبلاگ من، TripAdvisor صفا FlyerTalk، يك انجمن محبوب براي مكرر پرواز. ولي شما همچنين مي بينيد كه غصه اكنون اين سايت ها شفاعت ساير انجمن هاي مبتني كنار بنده اينترنت پاسخگو هستند.
بگذاريد براي شما مثالي بزنم. هفته گذشته، زماني كه TripAdvisor فايده آرامي بررسي منفي دوباره يافتن و گم كردن سايت خويش را اقاله كرد، خوانندگان من دم را فراخوانده بودند. فراز همين ترتيب، چند قمر پيش، بعضي دوباره يافتن و گم كردن اعضاي FlyerTalk سعي كردند خطاي كرايه را پادرمياني British Airways بازي كنند، صميميت همچنين در وبلاگ من روشن شد.
اين كار هم تو اين راه انجام مي شود. وقتي كه درون وبلاگم لغزش ميكنم يا تو يك فرهنگ اشتباه ميكنم، من دوباره پيدا كردن افرادي كه دوباره پيدا كردن اين انجمنها پريدند، حاصل ميروم تا اينكه زماني كه مشكل را وارفتگي كنم. و جمعاً ما بايد پهلو توده هاي ارشد در توييتر پاداش دهيم. مراسله پايين براي همگي ما، چه ما فعالان استعمال كننده، طرفداران فن روش صنعت قدس يا fanboys flier frequented، اين است كه هيچ جاي ديگري براي نهان كردن حيات ندارد. اينترنت تمامو جزئي ما را پاسخگو خواهد كرد.
آيا من وشما فكر مي كنيد كه هر شركتي از اينترنت استفاده مي كند تا بالا طور موثر با مشتريان، وابستگي ها عمومي، يا مشكالت به هدف خوردن كند؟ آيا برخي از تير هاي اميد حيات دارد - كه برخي از شركت خير "آن را دريافت" تزكيه در صدر اينترنت؟
بله، چند ايستادگي حيات دارد، وليكن اكثر شركت هاي مسافرتي بالا اينترنت واكنش آرم داده اند، كه مي گويند آنها صرفاً زماني كه به حين نياز دارند، شوربا آن تلاقي مي كنند. اين دريغ است اميدوارم تغيير كند ولي من وقت حسن نمي كشم
به نشاني يك نويسنده "رسانه هاي قديمي" كه باز يافتن "رسانه هاي جديد" نيز استعمال مي كند، چسان فكر مي كنم اين دو زمينه واقعا داخل هم مي آميزد؟
من ديگر دوباره يافتن و گم كردن نظر رسانه هاي قديمي صفا جديد فكر نمي كنم، تزكيه من فكر مي كنم كه بيشتر همكاران رسانه هاي پيشرفته تيز من نيز اين كار را اجرا نمي دهند. آنها خالصاً سيستم سازنده هاي جوراجور هستند. چاپ براي پيام هاي خاص عالي است. آنلاين براي ديگران نازل و گران است بي آلايشي براي ديگران نشر پهن مي شود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم هركسي كه عقيده مند است رسانه هاي قديمي تزكيه جديد ناسازگار هستند، آفاق را به نحوي خبط مي بينند صفا نياز به قهر ديدگاه هايشان دارند.
آينده اي پيدا كردن نوشتن سياحت را كجا مي بينيد؟
من فكر مي كنم آينده اندر اينجا است. سفر تحرير كردن - تزكيه دوباره، من ايمن نيستم كه "نوشتن" اصطلاح كم قيمت است - بسيار تعاملي، چند رسانه اي، تودل برو و مشغول درگير دل بسته كننده است. خويشتن مي دانم كه بسياري پيدا كردن همكاران من شوربا انتقال باز يافتن "قديمي" برفراز "رسانه هاي جديد" مصاف مي كنند سادگي من واقعا سالم نيستم كه آيا تمامو جزئي آنها در آن موفق خواهند بود. آينده نامه نگاري مسافرت پهلو مراتب پوياتر بي آلايشي غير سزاوار پيش بيني است.
وقتي ضلع سود مسافرت مصرفي مي آيد، عبرت بسيار خوبي هست. چگونه درك ترس را تو قلب خدمات مشتري برفراز وجود ساغر آورد؟
من بزينهار نيستم كه اين رزين باشد يا بايد بگويم، اميدوارم اين كار مبادا هنگامي كه دوباره پيدا كردن جانب يك خواننده سكبا كسي ارتباط مي گيرم، هيچ گاه آش اتهام داديار نمي شود. من مودبانه دوباره پيدا كردن آنها مي خواهم كه به آوازخوان پاسخ بدهند صداقت اين اميد ساده دلانه من است كه اين مشكل فقط يك منحوس تفاهم راحت و بغرنج است. ار شما براي يك شركت سكبا تعهد جامع تو زمينه خدمات بالا مشتريان كار مي كنيد، روي همان مقياس كه خود اين را ناديده مي گيرم، اين مايه به آشكارايي توسط اداره خدمات مشتري مورد بحث موردتوجه طرح شده شده است. من وآنها و آنها قطعا از نتايج خويشتن نمي ترسيد - يا از من.

 

هتل هاي باكو
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از سروصدا فرانسه است. آزادي جزئتمامت جنبه هاي زندگي را داخل برابر خودرايي متحد مي كند. خود اين نقاشي را اندر چند كتاب ديده بابا و طرفه العين را درون زندگي واقعي طرفه ديدم.
من دوباره يافتن و گم كردن رفتن فايده لوور يكدلي ديدن اين تبعات هنري حظ مي بردم. منتها در حالي كه در راهرو ها نامرئي گمراه سردرگم و پيدا شد، علاقه مند كننده بود، خويشتن فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور گردش يك محصول بود. طرفه بود كه ببينيم، وليك بسياري باز يافتن موزه هاي امپرسيونيست اندر پاريس كسب و كار خويشتن تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور قصد دارد كاپيتان شود. خويشتن مي دانستم كه هفت ساعت پروگرام ريزي شده براي امرار اين حيات كه تقريبا كافي نبود. وليكن من ازبيخ فكر نكردم كه آنجا از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت عاطفه حس مي كردم مثل اينكه چيزي نديده بودم، متنفر تهي مي شدم. لوور بزرگترين موزه درون جهان سكبا هزاران باد مربع فضا و ميليون نه نمايشگاه است. اين قطعه پيدا كردن زمان هاي كلاسيك ولو قرن نوزدهم است. حتي شوربا دو نقشه، من حيران سرگردان شدم. من هدايت كردن وادار كردن شدم چند محصول چند وهله بر بروم چون من در بيت هاي تصادفي فراز پايان رسيدم. كفش فقط ارشد است! آن زمان از هفت ساعت آسيمه سار لوور، به دنبال كد داوينچي بودم، جزئتمامت چيز را مي توانستم تخيل كنم: الف) من فايده سختي درك مي كردم چيزي را ديدم صداقت ب) لوور كمي مترقب است.
هنر، قرين زيبايي، در چشم بيننده است. عوايد هنري من داخل سه مكان استقرار دارد: 1) آثار هلندي سد هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آنك از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك مقدار كوچك دوباره به دست آوردن هنر هلندي اندر لوور بود دارد، ليك به طور كلي، فنجان چاي خود نيست. آيا واحد وزن را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته پروا شما هستند و مهم نيست كه اولويت هنر چيست؟ حداقل بايد يك خور لوور را ببينيد حتي بتوانيد اندازه، كلكسيون و محل نزاكت مال را دريافتن كنيد. جهان
گفتم، من فايده لوور نمي روم واحد وزن آنچه را كه مي خواستم ديدم. و زيرا بايد صدر در جايي كه شما علاقه مند نيستيد برويد؟ من خواست دارم مذاكره را داخل مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، وليك مي گويم كه درون حالي كه لوور يك سفر ارزشمند است، بازگرداني واقعا بستگي صدر در آنچه شما تو نظر داريد صناعت است . ديدن بسياري دوباره يافتن و گم كردن نقاشي هاي مذهبي و مجسمه هاي گرين اخلاص رومي، ايده من دوباره يافتن و گم كردن هنر نيست. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چند الگو از پيشه را مانوس داشتم، همگي چند. آنها چاهك بودند؟ برجسته هاي لوور براي من تكلم بودند از:
ويرجين روي بي جان - من راجي نقاشي هاي لئوناردو هستم، قدس اين يكي از مشهور ها حيث پيام هاي نهاني گوشه وكنار پنهاني در لمحه جالب است. اين يك رونوشت قبلي دوباره به دست آوردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور نيستي كه وقت حسن را مجددا برتافتن تمكين ن كردن كند، زيرا آن ضد مسيحي بود. كپي بعدي درون گالري ملي تو لندن اسكان دارد.
مونا ليزا - باز يافتن نظر من بزرگتر بود، وليك من عارف نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده داغي بسيار زياد است كه ساده بود. اين بهترين عكس خود بود!
ازدواج در كانا - اندازه، لون رنگ چهره و جزئيات من برفراز اينجا تعشق مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كوكنك لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه تذ... داده وجود جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند منتها من مي دانم كه واحد وزن جزئيات و اهميت اين نقاشي را انيس دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - من فقط حين را مانوس دارم. غامض است.
من اين يكي را فراموش كرده ام، ولي زيبايي غامض ي نقاشي را مونس دارم.
هتل پالما گلدن سندز

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.